شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید جلال صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
جمال زیبای سید جلال، سال 1344 در در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین، از سلسله جلیله سادات، در میان شادی و هلهله آنان نمایان شد. الفبای زندگی را در سایه پر مهر خانواده فراگرفت و برای آشنا شدن با علوم روز، راهی دبستان هجرت در آباده طشک شد. دوره ابتدایی را با موفقیت سپری کرد و دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا آغاز کرد و به پایان برد. تحصیلات متوسطه را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
جمال زیبای سید جلال، سال 1344 در در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین، از سلسله جلیله سادات، در میان شادی و هلهله آنان نمایان شد. الفبای زندگی را در سایه پر مهر خانواده فراگرفت و برای آشنا شدن با علوم روز، راهی دبستان هجرت در آباده طشک شد. دوره ابتدایی را با موفقیت سپری کرد و دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا آغاز کرد و به پایان برد. تحصیلات متوسطه را...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید جمشید زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید جمشید زردشت »
عاشق کربلا بود و از مرگ هراسی نداشت. دومین غنچه پرپر بعد از برادرش بهرام بود که راضی به رضای خدا شد و عزت مدام از وی خواست. دعایش اجابت شد و خلعت شهادت را خدا بر تن او پسندید و چهره زیبایش را که در آرامش خفته بود، به تماشای دوستداران شهر شهادت گذاشت. جمشید 1/1/ 1337 همراه با بهار در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز زاده شد. گذشت روزها یکی پس از دیگری، اورا از طفولیت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید جمشید زردشت »
عاشق کربلا بود و از مرگ هراسی نداشت. دومین غنچه پرپر بعد از برادرش بهرام بود که راضی به رضای خدا شد و عزت مدام از وی خواست. دعایش اجابت شد و خلعت شهادت را خدا بر تن او پسندید و چهره زیبایش را که در آرامش خفته بود، به تماشای دوستداران شهر شهادت گذاشت. جمشید 1/1/ 1337 همراه با بهار در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز زاده شد. گذشت روزها یکی پس از دیگری، اورا از طفولیت...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید جعفر سجادیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
شهدا سال ۶۷- زندگینامه شهید بهمن امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا(حمید) رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که میگشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل میخوانی. قصه مجنونصفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بیمحابا بر آتشوآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای روحانی و پیرو اهلبیت عصمت و طهارت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که میگشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل میخوانی. قصه مجنونصفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بیمحابا بر آتشوآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای روحانی و پیرو اهلبیت عصمت و طهارت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم دیده دار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاهکه پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچههای گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آنها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریههای شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام میکرد. او سومین فرزندی بودی که دستهای پینهبسته و مهربان پدر در آغوش میکشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاهکه پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچههای گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آنها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریههای شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام میکرد. او سومین فرزندی بودی که دستهای پینهبسته و مهربان پدر در آغوش میکشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
زندگینامه جانباز علیرضا تقریر
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علیرضا تقریر فرزند حسین، در تاریخ 3/6/1343 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش در استخدام ژاندامری بوده و به دلیل مأموریتهای محوله، بطور مداوم در شهر نیریز حضور نداشت. سالهای اول، دوم و سوم دبستان را در دبستان فرهمندی نیریز و سالهای چهارم و پنجم را در سروستان بپایان میبرد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی عصر(عج) نیریز گذراند و جهت ادامه تحصیل در دوره متوسطه وارد دبیرستان نواب صفوی نیریز شده و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علیرضا تقریر فرزند حسین، در تاریخ 3/6/1343 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش در استخدام ژاندامری بوده و به دلیل مأموریتهای محوله، بطور مداوم در شهر نیریز حضور نداشت. سالهای اول، دوم و سوم دبستان را در دبستان فرهمندی نیریز و سالهای چهارم و پنجم را در سروستان بپایان میبرد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی عصر(عج) نیریز گذراند و جهت ادامه تحصیل در دوره متوسطه وارد دبیرستان نواب صفوی نیریز شده و...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید بهزاد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عشقبازی بهزاد با معشوق در میدان مبارزه، حکایتی دارد شنیدنی، باید که از روزنه چشم عشق شناس و گوش آشنا با نجوای عشق دید و شنید. باید که چون بهزاد بود، هم او که در تاریخ ۱۳۴۶/۴/۱ میان خانوادهای مذهبی و متدین، در روستای کوشکک به دنیا آمد و دوران طفولیت را در کانون گرمی گذراند که با اسلام و احکام اسلامی آشنایی داشت. خانهای که همسایه مسجد بود و همجواری با خانه خدا بهزاد را مسجدی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عشقبازی بهزاد با معشوق در میدان مبارزه، حکایتی دارد شنیدنی، باید که از روزنه چشم عشق شناس و گوش آشنا با نجوای عشق دید و شنید. باید که چون بهزاد بود، هم او که در تاریخ ۱۳۴۶/۴/۱ میان خانوادهای مذهبی و متدین، در روستای کوشکک به دنیا آمد و دوران طفولیت را در کانون گرمی گذراند که با اسلام و احکام اسلامی آشنایی داشت. خانهای که همسایه مسجد بود و همجواری با خانه خدا بهزاد را مسجدی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حبیب کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حبيب کردگاري »
حبیب یکی از سه کبوتر عاشقی بود که از خانواده کردگاری عزم پرواز نمود و دلهای زیادی در فراقش بیقرار شدند. آن روز که جان را با محبوب سودا کرد، آلالههای باغ شهادت به استقبالاش آمدند و سرود مهربانی و غزل عشق را با او همنوا خواندند. حبیب در یکی از روزهای گرم تابستان ـ 1/5/1336ـ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و عاشقِ خدا و ائمه اطهار(ع) با اولین گریههای خود، آهنگ شادی و طراوت سبز حیات...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حبيب کردگاري »
حبیب یکی از سه کبوتر عاشقی بود که از خانواده کردگاری عزم پرواز نمود و دلهای زیادی در فراقش بیقرار شدند. آن روز که جان را با محبوب سودا کرد، آلالههای باغ شهادت به استقبالاش آمدند و سرود مهربانی و غزل عشق را با او همنوا خواندند. حبیب در یکی از روزهای گرم تابستان ـ 1/5/1336ـ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و عاشقِ خدا و ائمه اطهار(ع) با اولین گریههای خود، آهنگ شادی و طراوت سبز حیات...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شناور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی به آسمان نگاه میکنم، وقتی هنگام شب، در میان ستارهها به دنبال تو میگردم، یاد روزها و شبهایی میافتم که تو چشم از آسمان برنمیداشتی و با تعجب میگفتی: میدانی هرکدام از ما یک ستاره داریم؟ من توی آسمان، روز و شب به دنبال ستاره تو میگردم، کدامین ستارهای؟ کجای آسمانی؟ ستاره وجود علیرضا، ۱۳۴۷/۹/۲۰ در نیریز طلوع کرد و خانواده مذهبی و متدینش او را چون نگینی زیبا در میان گرفتند و در کانون گرم خود به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی به آسمان نگاه میکنم، وقتی هنگام شب، در میان ستارهها به دنبال تو میگردم، یاد روزها و شبهایی میافتم که تو چشم از آسمان برنمیداشتی و با تعجب میگفتی: میدانی هرکدام از ما یک ستاره داریم؟ من توی آسمان، روز و شب به دنبال ستاره تو میگردم، کدامین ستارهای؟ کجای آسمانی؟ ستاره وجود علیرضا، ۱۳۴۷/۹/۲۰ در نیریز طلوع کرد و خانواده مذهبی و متدینش او را چون نگینی زیبا در میان گرفتند و در کانون گرم خود به...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31
32
33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 بعدي